معنی ریش، زخمی، قرحهای، زخم دار، قرحه دار، مجروح, معنی ریش، زخمی، قرحهای، زخم دار، قرحه دار، مجروح, معنی cda، xokd، rcpiاd، xok bاc، rcpi bاc، k[cmp, معنی اصطلاح ریش، زخمی، قرحهای، زخم دار، قرحه دار، مجروح, معادل ریش، زخمی، قرحهای، زخم دار، قرحه دار، مجروح, ریش، زخمی، قرحهای، زخم دار، قرحه دار، مجروح چی میشه؟, ریش، زخمی، قرحهای، زخم دار، قرحه دار، مجروح یعنی چی؟, ریش، زخمی، قرحهای، زخم دار، قرحه دار، مجروح synonym, ریش، زخمی، قرحهای، زخم دار، قرحه دار، مجروح definition,